۱ دی ۱۳۸۷، ۱۲:۲۸

فیلم ملی در سالن خالی /

سینمای ملی با رونق "فیلمفارسی نوین" محقق نمی‌شود

سینمای ملی با رونق "فیلمفارسی نوین" محقق نمی‌شود

"آتش سبز" با داشتن پلاک طلایی نگاه ملی جشنواره فیلم فجر در حالی در سالن‌های خالی از تماشاگر روی پرده رفته که این روزها فیلم‌های کمدی و وحشت گروههای سینمایی را قبضه کرده و روی دور "فروش" افتاده‌اند.

به گزارش خبرنگار مهر، مرور فیلم‌های گروههای پنجگانه سینمایی اکران دوم پائیز معنا و مفهومی جدید از "سینمای ملی" ارائه می‌دهد. به ویژه که این روزها فیلم سینمایی "آتش سبز" ساخته محمدرضا اصلانی به عنوان نمونه این گونه در حال نمایش است.

پس از خلق عناوین جدید سینمای دفاع مقدس و فیلم‌های معناگرا در سینمای ایران که البته دو نمونه کاملاً متفاوت از کارکرد این مفاهیم ابداعی است، این روزها حضور واژه سینمای ملی در این فهرست خودنمایی می‌کند.



آتش سبز

هر چند سینمای دفاع مقدس به واسطه تفاوت‌های ذاتی جنگ هشت ساله ایران با سایر جنگ‌ها، توانست هویتی به این گونه تازه متولد شده (حتی نسبت به فیلم‌های جنگی جهان) بدهد، اما سینمای معناگرا نتوانست اعتباری ویژه برای خود کسب کند.

به خصوص که با نامحدود بودن مولفه‌های این گونه سینمایی به نوعی هویت به دست نیامده فیلم‌های معناگرا به چند وجه کلیدی محدود و به این ترتیب سینمای معناگرا در آغاز راه به تعبیر برخی به جریانی انحرافی در سینمای ایران بدل شد.

این سابقه نه چندان خوش طبیعتاً گارد سینما و سینماگران ایرانی را برای خلق واژه‌ها و عناوین جدید بسته نگه داشت و زمانی که از گونه سینمای ملی حرف به میان آمد، اولین و اساسی‌ترین پرسش همگان معیار سنجش ملی بودن یک اثر بود.

در شرایطی که سینمای ملی مثل سینمای معناگرا در آستانه تبدیل شدن به یک واژه ویترینی بود، بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر با اهدای پلاک طلایی نگاه ملی به "آتش سبز" اصلانی به این عنوان یک عینیتی بخشید.

اما فیلم اصلانی بازخوردی در خور اعتبار جایزه نداشت. در واقع جنجال‌های نشست مطبوعاتی فیلم در جشنواره و راه یافتن آن به مطبوعات فضایی بدون حاشیه برای قضاوت کردن درباره کاری که اصلانی تلاش کرده در این فیلم انجام دهد فراهم نکرد.

اما نکته عجیب در نوع برخورد کسانی است که از طرفی نشان طلایی نگاه ملی را به این فیلم اهدا می‌کنند ولی در زمان اکران "آتش سبز" را در گروه فرهنگی با هفت سینما تنها می‌گذارند؛ فیلمی که مشخص بود مخاطب عام را به سینماها نمی‌کشاند.

واقعیت این است که نمونه سینمای ملی در چند سینمای محدود برای مخاطبی که وجود ندارد نمایش داده می‌شود تا مخاطب عام بدون دغدغه به تماشای "دلداده"، "خواستگار محترم"، "چارچنگولی"، "دلشکسته" و "احضارشدگان" بنشیند.

سه فیلم اول کمدی‌هایی گیشه‌پسند هستند که در سطح روابط و مسائل حرکت می‌کنند و با تکیه بر جذابیت بازیگران طنز که در گیشه جواب داده‌اند، کپی از فیلم موفق "خواستگاری"، شوخی‌های تکراری و سخیف و... مخاطب را به سالن‌ها می‌کشانند.



دلداده

"دلشکسته" فیلمی شعاری درباره ارزش‌‌ها و ضد ارزش‌هاست که ضد اهداف اولیه خود حرکت می‌کند و همه چیز را زیر سئوال می‌برد. "احضارشدگان" هم مخاطب را با ترس و هیجان کاذب روی صندلی نگه می‌دارد تا به هر قیمت آن را تا پایان تاب بیاورد.

اما چند پرسش کوتاه: اگر تعریف مسئولان و خالقان عنوان سینمای ملی رسیدن به آثاری مشابه "آتش سبز" است باید پرسید چرا به انتخاب خود بها نداده و در کوران رقابت اکران پائیز این فیلم را برای مخاطب خاص به نمایش می‌گذارند؟

اگر قرار است سینمای ملی به مفهومی کاربردی بدل شود و در تغییر ذائقه مخاطب تأثیرگذار باشد، چرا تلاش نشده پل ارتباطی شکسته فیلم با مخاطبانش ترمیم شود؟ آیا باید پذیرفت سینمای ملی به گونه‌ای از پیش تعیین شده با مخاطب نسبت عکس دارد؟

کد خبر 803379

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha